ماجراجویی های خارجی با حیوانات خطرناک در ترکیه

گاهی اوقات به نظر می رسد برای زندگی در مکانی آفتابی و ایده آل باید بازدهی داشته باشد: چیزی در کمین است تا لذت شما را خراب کند یا باعث ناراحتی شما شود.


خوشبختانه ترکیه مانند استرالیا نیست که به آن "مرکز همه چیز سمی" می گویند. البته، خزنده های خزنده وجود دارد. در اینجا برخی از آنها وجود دارد که من با آنها برخورد کرده‌ام و در برخی موارد به تنهایی از آنها دفاع کرده‌ام.


عنکبوت ها


من فقط یک برس با عنکبوت خورده ام، وقتی از کنار تار رد شدم و چیزی را روی صورتم احساس کردم. فکر می کردم سریع آن را دور انداخته ام اما به اندازه کافی سریع نبودم. بادگیر کوچولو من را نیش زد و صبح با چشمی متورم از خواب بیدار شدم.


عنکبوت من اغلب در خانه خود می بینم عنکبوت شکارچی غول پیکر است (سمت راست). بزرگ و متمایز است، با پاهای راه راه سیاه و زرد. به اندازه کافی بی ضرر به نظر می رسد و همان طور که من کارم را انجام می دهم، به کار خود ادامه می دهد. به طور تصادفی، یکی تصمیم گرفت در همان زمان که یکی از دوستان عکسی از همان گونه در فیس بوک منتشر کرد، روی سقف اتاق نشیمن من کمپ بزند. "کسی می داند این چه نوع عنکبوت است؟" او پرسید. "این برادر کسی است که در حال حاضر روی سقف من است!" من جواب دادم


صدپا


دو نوع وجود دارد که در اینجا رایج به نظر می رسد. برای کسانی از شما که به خانه های سنگی تمایل دارید، مراقب باشید! به نظر می رسد خزنده های خزنده دوست دارند خانه سنگی من را به اشتراک بگذارند. من هرگز توسط هیچ کدام از آنها گزیده نشده ام، اگرچه می دانم که اسباب بازی خزنده کودک لاستیکی و خزنده می تواند گاز بگیرد. ظاهراً نیش می تواند یک بی حسی خفیف به جا بگذارد، اما چیزی جدی تر از آن نیست. مودار در سینک آشپزخانه من ظاهر می شود. چرا، من نمی دانم، با توجه به اینکه به نظر می رسد شناگر چندان مطمئنی نیست. من هیچ یک از این دو نوع را نمی کشم، وقتی صحبت از هر موجودی به میان می آید من یک صلح طلب کامل هستم و گمان می کنم آنها آن را می دانند.

گرازهای وحشی

من شواهدی از گرازهای وحشی را هنگام بیرون رفتن با سگ‌هایم می‌بینم، اما فقط یکی را دیده‌ام. آنها مانند انسان ها به کمترین نظم موجود در قلمرو حیوانات تعلق دارند. با این حال، به جای انبوه زباله، تپه های خال مانندی از خاک خرد شده و گیاهان واژگون را در جایی که در جستجوی غذا بوده اند، به جای می گذارند. دوستان آنها را دیده‌اند که در حالی که هوا سرد می‌شود و غذا کمیاب می‌شود، در روستای محلی گوموشلوک قدم می‌زنند و از تپه‌ها پایین می‌آیند. تصویر فوق‌العاده بالا آنها را نشان می‌دهد که در نزدیکی بدروم جمع شده‌اند و گردشگران در آن نزدیکی شنا می‌کنند. با توجه به اندازه این جانوران و نیش‌هایشان، درگیر شدن با آنها، به‌ویژه زمانی که جوان هستند، عاقلانه نیست.

به‌عنوان یک غربی که گوشت خوک می‌خورم، گرازهای مرده در موارد زیادی به من پیشنهاد شده است، زیرا ترک‌ها آنها را شکار می‌کنند. از آنجایی که آنها مسلمان هستند، خوردن آنها در فرهنگ آنها نیست. من هنوز متقاعد نشده ام که خوردن آنها نیز در فرهنگ من است.
مارها

به نظر می‌رسد که مارها از مطبوعات بدی برخوردارند و در فهرست «محوف‌آمیزترین» مردم قرار دارند. اما آیا آنها واقعاً اینجا در ترکیه خطرناک هستند؟

یک غروب خوب بهاری، یک مار قهوه‌ای بلند را دیدم که در ته استخر خالی من آفتاب می‌گرفت. بدون اینکه بدانم خوش خیم است یا خطرناک، کتابچه راهنمای حیات وحش مدیترانه ام را از قفسه برداشتم. وقتی خواندم که این یک مار تازیانه بی گناه بود و سمی نبود، خیالم راحت شد. من در نگاه کردن به مار تنها نبودم زیرا در همان زمان، همسایه من با یک سلاح بزرگ از نوع بلج ظاهر شد.

من به طبقه پایین رفتم و همسایه ام را متقاعد کردم که جانور بیچاره را ترک کند، و همسر پریشانش را متقاعد کردم که حیوان خانگی جدید من قصد ورود به خانه اش را ندارد (همانطور که او متقاعد شده بود) زیرا مارها بیش از برعکس از ما می ترسند و او می تواند از استخر بیرون نرو من قول دادم که صبح آن را خارج کرده و به زیستگاه مناسب تری منتقل کنم.

فردا صبح زود به استخر رفتم تا مار را تور کنم، فقط دیدم مار نیست! ویپی توانسته بود از پله های فرار از استخر بالا برود. به کجا؟ من هیچ ایده ای نداشتم. حداقل همسایه‌های من عاقل‌تر نیستند: هر چه آنها می‌دانستند، من به قولم صادق بودم. با این حال، لحظاتی بعد، ویپی را دیدم که بیرون درب ورودی خانه‌شان جمع شده بود. با استفاده از تورم توانستم او را اسیر کنم و به مراتع جدید سبز منتقل کنم.

در فرصتی دیگر، صدای حسن مرد آبی را شنیدم که با ون خود بیرون آمد. وقتی دمیژون‌های خالی را جمع می‌کردم، دمی‌ژون‌ها بیرون درب ورودی من پخش شد. من می توانستم شکستن سنگ روی سنگ را بشنوم - نه صداهای معمولی که من با آب تحویل می دهم. همانطور که از جلوی در بیرون افتادم تا تحقیق کنم، حسن را دیدم که یک موجود لغزنده کوچک و بی‌آزار را در بیرون پنجره آشپزخانه من کوبید.

"متوقف کردن! بیچاره» گریه کردم. او متوقف نشد تا اینکه تمام زندگی از مار کوچک خاموش شد. حسن با ناباوری به من نگاه کرد و توضیح داد که من را از بالا رفتن یک موجود بسیار خطرناک از پنجره آشپزخانه نجات داده است. من کتابچه راهنمای حیات وحش مدیترانه ای قابل اعتماد خود را گرفتم. مار افعی بود که ممکن بود به اندازه آقای ویپی بی ضرر باشد. حتی من برای اینکه خانه ام را با چه چیزی به اشتراک می گذارم محدودیت دارم.

با وجود این، فرد تمایل به دیدن مارها را فقط در ماه ژوئن دارد و حتی در آن زمان به ندرت. در واقع فقط دو یا سه گونه سمی وجود دارد که یکی از آنها بومی انگلستان است - جمع کننده. اکثریت قریب به اتفاق مارها در ترکیه سمی نیستند و بیشتر از ما از آنها می ترسند.

پشه ها

اگرچه خطرناک نیست، پشه ها شرور واقعی این قطعه هستند. به خوبی شناخته شده است که آنها گوشت اروپایی های تازه وارد را ترجیح می دهند، و به نظر می رسد حقیقتی در این مورد وجود دارد زیرا این روزها به ندرت از آنها اذیت می شوم.

برای جلوگیری از خوردن زنده زنده، می توانید یک دافع حشرات را انتخاب کنید. ترک‌ها دو عامل بازدارنده دیگر نیز دارند: یکی که شبیه راکت تنیس با باتری است و دیگری یک قابلمه ساده ریحان. من بازدارنده با تکنولوژی بالا را ترجیح می دهم، به نظر می رسد موثرتر باشد و کمی سرگرمی ورزشی در طول شب فراهم می کند.

در هر صورت، زرادخانه ای از اقدامات پیشگیرانه مانند مواردی که در تصویر نشان داده شده است، قطعاً به منظور اطمینان از یک اقامت رایگان شاد در ترکیه مورد نیاز است.
عقرب ها

زمانی که من برای اولین بار سفر به ترکیه را آغاز کردم، دوستم مصطفی بر سر من فریاد می زد که چرا قبل از نشستن روی تخته سنگ ها یا صخره ها ضربه ای نمی زنم تا عقرب ها را بترسانم. این عادتی است که من در پیش گرفته ام. او همچنین به من گفت که شما تمایلی به یافتن عقرب در مکان های نزدیک به دریا ندارید زیرا آنها جو شور را دوست ندارند. من فقط چند صد متر با دریا زندگی می کنم و هرگز با هیچ عقربی برخورد نکرده بودم تا اینکه این مرد را در طبقه پایین در یکی از اتاق خواب ها کشف کردم.

این تنها موردی است که در نزدیک به سه دهه بازدید از اینجا دیده‌ام و اینکه چگونه به آنجا رسیده است برای من یک راز باقی مانده است. من فقط می توانم فکر کنم که عمداً توسط یک "دوست" که سعی می کرد مرا تشویق کند که بیشتر جاروبرقی را جاروبرقی بگذارم، آنجا گذاشته شده است!

با این حال، عقرب گزیدگی می تواند ناخوشایند باشد و برخی واکنش آلرژیک به آن تجربه می کنند، همانطور که چند سال پیش برای کارشناس عقرب مقیم من مصطفی اتفاق افتاد و او در نهایت شب را در بیمارستان سپری کرد. اگر نیش زدید، برای معاینه به بیمارستان یا دکتر بروید.
سگ های خیابانی

من سگ های خیابانی را اینجا گنجانده ام فقط به این دلیل که ممکن است این تصور وجود داشته باشد که آنها خطرناک هستند. با این حال، آنها معمولاً فقط به یک نوازش و کمی محبت نیاز دارند. وضعیت اسفبار آنها در شبه جزیره بدروم در دهه گذشته بسیار بهبود یافته است، و مدت زیادی است که با دیدن لگد زدن یک گارسون به یک سگ، مجبور به ترک رستوران نشده ام.

این روزها جوامع مختلفی وجود دارد که به سگ ها غذا می دهند و از آنها مراقبت می کنند و رستوران ها و بارهای زیادی از آنها مراقبت می کنند. بله، وقتی پشت میز نشسته‌اید و سعی می‌کنید از نوشیدنی یا غذا لذت ببرید، می‌توانند آفت باشند، اما من هرگز شکایت نمی‌کنم زیرا گمان می‌کنم این می‌تواند محرکی برای موجی از مسمومیت سگ باشد. این یک اتفاق بسیار معمول در اینجا است، به خصوص قبل از شروع فصل توریستی، و ثابت می کند که خطرناک ترین حیوان در ترکیه همان گونه دو پا است که در تمام نقاط جهان یافت می شود.

علیرغم تمام این برخوردهای نزدیک با همه این حیوانات خطرناک فرضی در ترکیه، من توانسته ام سال ها نسبتا سالم زنده بمانم. حالا اون راکت پشه کجاست؟


پیشنهادی

سوالات املاک

قیمت گذاری هوشمندانه خانه های ساحلی استانبول

این فرصت را از دست ندهید